جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

یک امکان جدید

از این پس میتوانید تمامی پست های این وبلاگ را ( به سیاهی پرهایم ) به زبانهای فرانسه و اسپانیولی نیز مطالعه نمایید.
سه زبانه سازی این وبلاگ با پست ( دغدغه های شادی صدر و من و ... ) --Les préoccupations concernant Shadi Sadr, et je ... آغاز میگردد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

در وقت اضافه معرکهءی دغدغه ها ی امام جمعه تهران ؛ شادی صدر، من و ...

هرچند که نوع ادبیات بکارگرفته شده در مقاله شادی صدر؛ و خطاب نمودن جمیع یک دوم از جامعه؛ به صرف جنسیتشان؛ بدون توجه به آنکه به حق مرتکب اعمال منصوب شده اند؛ و یا به آتش دیگران میسوزند، امری غیر قابل توجیه بوده و همچنین؛ از آن رو که وی مخاطب خود را به روشی غیر واقعی و خصمانه دسته بندی نموده است و نتواسته بر خشم خود فائق آید؛ اجازه ورود مبحث مطرح شده را به صورت ریشه ای از خود صلب نموده و کل مقاله را، دچار سطحی نگری عامیانه کرده است.
در این بین، هرچند، بی شک هدف شادی صدر نبوده؛ اما؛ این عامیانه گویی،شاید برای بیان گسترده موضوع بحث، با چنین سرعت انتشاری، مناسب باشد. که حتی در این حالت نیز، چنین ادبیاتی مورد وثوق هیچکس نبوده ونیست.
بی شک، همه ما کسانی را دیده ایم که در مواجه با یک دوراهی و امکان انتخاب، خود را بی تمایل به انتخاب نمودن نشان داده و از جملاتی همچون، " برایم فرقی نمیکند، هرکدام که شد، چه فرقی داره و ... " استفاده میکنند.
البته، هرچند که شخصاً به هزارو یک دلیل و برهان (که شرح آنها مضاف بر آنکه از حوصله خواننده این چند سطر بیش تر است، باعث انحراف از موضوع اصلی نیز میگردد)، منطق و استدلال قابل دفاعی در پس این گونه رفتارها ندیده و کلاً درک خاصی از انسانهای ممتنع ندارم و از همین جهت، ممتنع بودن را در باره هرآنچه خارج از حوزه سلایق شخصی غیر موثر در مقابل دیگر موجودات زنده است، نمیتوانم بپذیرم و یا حداقل، تا کنون نتوانسته ام.
همه اینها را گفتم تا اولاً، شاید خودِ خویشتنم را کمی راضی کنم در این تاخیر چند روزه ، که بگویم خود اقرار دارم بر اینکه نمیشود و نمیتوان نسبت به موضوعی این چنین، بی تفاوت بوده و موضع خاصی را اتخاذ نکرد؛ و ثانیاً، از آنرو که خود نیز به اضطراری که به آن اشاره خواهم نمود، به بیان موضع خود پرداختم، پس بسیارند کسانی که حامی و یا در مقابل این موج بوجود آمده قرار گرفته ولی به دلایل مختلف از بیان نظر خود امتناع ورزیده و یا بلندگوی ایشان به اندازه دیگران، قوه و بنیه نداشته است.
فکر میکنم؛ بهتر است، برخلاف آنچه به جبر روزگار آموخته ای را عقب رانده و همچون دولت محترم و خدمت گذار، بلاتشبیه، " وقتی دزد را گرفتیم، به جای پرسش معمولِ، چگونه دزد شدی ، چگونه درب را باز کردی و ... ، بپرسیم چرا دزد شدی ، چرا دزدی کردی"
از همین رو، قصد آن دارم که از ابتدای این کلاف را مورد بازبینی قرارداده و بررسی نماییم.
*** هرچند که بیان این موضوع، شاید بی طرفانه بودن اینجانب را، پیرامون بحث مورد نظر، مخدوش میسازد، اما از آن جهت که عدم بیان آن نیز، ممکن است، جانبداری زیرکانه ای پنهان را به ذهن خواننده برساند،صراحتاً اعلام مینمایم، به دلیل افتراق شدید با خانم صدر ، و مرد ستیزی غیر قابل انکار ایشان، تا چند روز از خواندن مقاله اش سرباز میزدم؛ چراکه معتقدم ، هر اندازه ؛ که؛ "چه میگوید "مهم است، "که میگوید "نیز با اهمیت بوده و جایگاه این ، در ارزش گذاری یک مبحث،غیر قابل انکار است.
** مقاله شادی صدر، چند روز پیش و پس از اضافه فضولات امام جمعه موقت تهران، نوشته شد. این مقاله که گویی نگارنده ، همچون انبار باروتی بود که در انتظار شعله ای کوچک بسر میبرد. و دُر فشانی های فوق الذکر، شعله آن شد.
--- 1 : مقاله شادی صدر این قدرها، موهن نبود. یعنی قدر هتاکی آن با این سیل خروشان مردانِ ناراضیِ برخورده به قبا ، و فراموش کردن تریبون کل رسانه های خبری دنیا، که چند روز گفتند و به ما خندیدند و مسخره کردند و هنوز میکنند و خواهند کرد، تناسب منطقی با هم نداشتند. براستی اینکه گناه عده ای مرد خطاکار؛ در مقاله شادی صدر به همه مردان تعمیم داده شده بیشتر به ما توهین کرده و یا امام جمعه شهرمان یک تنه شرافت و تعقل و شعور و انسانیت مان را به سخره گرفته و به ما توهین نموده است.
---2: حال براستی شادی صدر، دروغ میگوید؟ قبول که حسی برآمده از خواستگاهی غیر برابر و عدالت جو، در قلم شادی عیان است، اما این حس، حسی تلخ است، و احساس تلخ، از سر خوشی و شادمانی به کسی قالب نمیشود و تلخی لاینفک قلم وی، بی شک وامدار ناملایمات گسترده در جامعه است و بس .
---3 : انسانست دیگر، فراموش کاریش را از او بگیرند، به سال نکشیده یا میمیرد یا خودش را میکشد. ستار العیوب است خداوند. دوستان بسیاری از جماعت عناصر ذکور، که فی الحال در کوچه های فمینیستی در آمد و شدند، و در همه جای زندگی روزمره از این دسته دوستان؛ که در صدر اسلام؛ تازه مسلمان شده ها نامشان بود، سراغ داریم و میبینیم؛ شاید هم در آینه ... ، یادمان باشد ، هرچند که فعالیت در حوزه زنان، جزء لاینفک اعتقادمان شده باشد و یا بوده ، اما پرونده ما از ابتدا سفید مثل برف، نبوده و جای شرمساری برای همه مان هست، هرچند که دوستان به حکم رفاقت دیرین، سر باز میزنند از بیان آنها، چرا که خلف پیمان معرفت و رفاقت و همکاری است . پس ما نیز، درپی عدالت واقعی باشیم و آب به آسیاب اغیار نریزیم.
---4 : موج گسترده آنان که برآشفته شدند از توهین های شادی صدر، در نهایت ِ آنکه نگارش وی را صحیح نمیدانم، و متن مذکور را به دلیل دست آویز شدنش به مواردی غیر ریشه ای، همانطور که پیشتر شرح دادم؛ سطحی میدانم ، اما به قبایشان از جهت دیگرست که برخورده، گویی رعیتی عیب و ایراد گرفته است از کدخدا!!
---5 : و نهایتاً: روراست باشیمِ؛ مقاله مذکور را، اگر دیگری مینوشت، چنین بازتابی داشت؟ یا آنکه ما به حکم انسان بودن، تراوشات ذهن او را به مسلخ نامش برده ایم؟
---6: اگر تعداد مردانی که در دسته همه مردانِ شادی نمیگنجند، به این زیادی است و مردان مورد اشاره شادی صدر، در اقلیتی چنینند، پس چه نیاز به این تشکل ها و حمایت از زنان و ... گویی؛ زنان در ایران از همه کشورهای جهان بیشتر در آسایشند و از حقوق برابر با مردان برخوردارند، احتمالاً !!!!
--- ( کلام آخر ) : درک یک توهین بیش از هر توهین دیگری تا مغز وجودم را می آزارد رفقا. درک یک حقیقت تلخ، که فعالِ جنبش زنان بودن، فلسفه وجودی 8مارس، حرفهای امام جمعه شهرم، مقاله شادی صدر، مردستیز بودنش، چرایی نوشته ام ، معنای لغتی همچون ناموس، توجیه پدرم برای آنکه در خیابان مادرم را حامد صدا کند، توجیه مادرم برای آنکه همیشه پدرم را ببخشد و... همه و همه بیان خودخواهی و بی عدالتی ماست، که غیر قابل انکار است. حال، نه از سر بزرگ منشی و سخاوتِ عاریه از جنسیتمان، بلکه به واسطه بزرگی خطایی که خود نیز با وجودِ آنکه در هزاره سوم هستیم، هرکدام به نوعی، عملی، زبانی و گاه فکری، هنوز به آن گرفتاریم؛ کم و بیش، از مقاله شادی صدر و شادی های صدر، اینگونه بر آشفته نشده و فغان نکنیم. والا شکی نیست که به من و همه شما برخورده است ، اما کسانی هستند که از این آب گل آلود، منفعت خویش میطلبند و منفعت ایشان، برای انسان، سرافکندگی و خسران است و بس.

درپایان از همه دوستان درخواست مینمایم، با بیان نظرات خود در این باره، راه را برای یک نتیجه گیری منطقی هموار سازند.
با سپاس
کلاغ (ح.پ)


Les préoccupations concernant Shadi Sadr, et je ...

Toutefois, le type de la littérature dans l'article Bkargrfth Shadi Sadr et une seconde face JMY communauté; passer Jnsytshan, sans égard au droit de commettre des actes ont été nommés, ou d'autres Mysvznd feu, quelque chose d'inexcusable, et aussi ; à son auditoire que par leur manière irréelle et hostile a été classé et Ntvasth surmonter leur colère, ouNouveau sujet Jaz · h considéré comme la racine de leur argot Negri rigide et l'article en entier, a subi superficielle.

Entre-temps, toutefois, sans doute pas objectif Shadi Sadr, mais, si cet argot, peut-être l'expression d'un large débat, avec une vitesse telle, est appropriée. Même dans ce cas aussi, la littérature n'est pas n'importe qui Vosough Vnyst.

Sans doute, nous tous qui avons vu que face à un choix: fourchette, et, ne voulant pas faire le bon choix et montré des phrases comme, «il importe peu pour moi, si cette date était, et ce qui est la différence ..." utilisation.

Bien sûr, bien que personnellement Hzarv un raisonnement (à noter que de décrire l'état d'esprit du lecteur ce qui est plus que quelques lignes écart cause, à partir de l'objet principal est), la logique et le raisonnement d'être sur la défensive et totalement ignorer ces comportements Certaines personnes ne comprennent pas et donc impossible, impossible d'être de tout l'extérieur du champ d'application de goûts personnels inefficaces D.R par rapport à d'autres créatures, ne peut pas accepter ou du moins, jusqu'à présent je n'ai pas réussi.

Toutes ces choses que j'ai dites à la première, peut-être un peu auto satisfaite Khvyshtnm faire ce retard de plusieurs jours, je tiens à dire que ses aveux et qu'il n'a pas d'importance à un tel, indifférent et n'a pas adopté une position particulière, et d'autre part, le de là, qui a également mentionné que la situation d'urgence sera, versé à exprimer sa position, voit alors ceux qui prônent ou D.R. contre cette vague ont été causés, mais pour diverses raisons, a refusé d'exprimer leur opinion ou leurs haut-parleurs que les autres, n'a pas la force et l'endurance.

Je pense que, mieux, contrairement à ce que le temps d'apprendre l'algèbre et repoussé une respectées et servent de transition, Blatshbyh, «Quand les voleurs ont pris, au lieu de questions habituelles, comment avez-vous voleur, comment avez-vous ouvert la porte et ... , le voleur, pourquoi avez-vous demandé, pourquoi avez-vous volé "

Donc, j'ai l'intention de ram au début de cet examen et que nous examinons.

*** Cependant, à ce stade, je peux être impartial, parler de l'avenir, faire modifier, mais il a exprimé son manque de direction qui peut être, un biais subtil à l'esprit du lecteur caché pour atteindre l'déclaré explicitement la prise en raison de la différenciation sévère avec Sadr, et son indéniable anti-mâle, quelques jours de la lecture les soldats de son papierI; parce que je crois, de tout format, que: «Que dit" important ", disant que« l'importance et la place, dans le taux d'un sujet, est indéniable.

** Article Shadi Sadr, quelques jours avant et après l'ajout d'un chef de file temporaire des déchets prière du vendredi de Téhéran, a été écrit. Comme si l'auteur de cet article, comme entrepôt de poudre a été une petite flamme qui avait été prévu.Et au-dessus du volcan, de ses flammes.

--- 1: Cet article grandeurs Shadi Sadr, n'était pas obscène. L'ampleur de ce flot rugissant affront avec des hommes malheureux rencontré une soutane, et d'oublier les médias toute nouvelles Tribune dans le monde entier, a déclaré quelques jours et ils se moquaient et se moquaient de nous et sont encore, et ils ne seront pas s'assembler logiquement.Ce péché des hommes vraiment péché; article Shadi Sadr ont été étendues à tous les hommes le plus pour nous et insultant ou vendredi Shhrman dignité et le sentiment d'un corps et la conscience et de se moquer de notre humanité, et nous a insultés.

--- 2:Shadi Sadr avait en effet, se trouve? Accepter que l'origine non-sensorielles provenant de l'atmosphère de l'égalité et la justice, le bonheur évident dans la plume, mais cette sensation, amer sensorielle, et l'amertume, de la joie et le bonheur à quelqu'un et de ne pas faire partie intégrante de l'amertume de sa plume, sans aucun doute largement cotes Vamdar grande communauté et de cesser.

--- 3:Ansanst autres, oublier l'aide qu'elle lui prendre des années Nkshydh ou décède ou se tue. Allah Sattar Alyvb. Beaucoup d'amis fidèles éléments mâles, qui était déjà dans les rues et dans les féministes, et partout dans la vie quotidienne de ces amis, au début de l'Islam; des musulmans nouveau nom a été que nous connaissons et de voir et peut-être même Miroir ..., Est enseignée, bien que l'activité dans le domaine des femmes est une partie intégrante Atqadman ou a été, mais notre cas de la première neige, comme le blanc, pas pour tous nos honte est en place, bien que les amis amitié de longue date à la mort, de refuser de leur expression, parce que la connaissance a posteriori et traité d'amitié et de coopération est.Alors, nous aussi, une véritable justice d'être insensible à l'eau Mill Aghyar Nryzym.

--- 4:vague massive d'insulter ceux qui ont été bouleversés par Shadi Sadr, à la fin je ne sais pas la bonne version de lui, et le texte ci-dessus, en raison de la suspension devient non-root, comme je l'ai décrit plus haut; peu profonde, je sais, mais à partir Qbayshan Dygrst rencontrées pour laquelle, si la servitude est faux de Kdkhda!

--- 5: et enfin:Nous Rvrast; article mentionné, si vous avez écrit une autre, il s'agissait d'une réflexion? Ou la mort de notre être humain, qui s'infiltrent dans son esprit l'abattoir ont nommé?

--- 6: Si le nombre d'hommes dans toutes les catégories d'hommes Nmygnjnd bonheur, les hommes ont mentionné, et Shadi Sadr, un Chnynnd minoritaires, alors quel besoin d'organiser et de protéger les femmes et ...Prophétie; femmes dans tous les pays les plus Sayshnd et jouissent de droits égaux avec les hommes, sans doute!

--- (Dernier mot): Comprendre une insulte que de toute insulte les autres pour le cerveau de moi camarades de Zard.Comprendre un véritable amer, le mouvement des femmes actives étant la philosophie existentielle sur Mars 8, professionnelles vendredi Shhrm article Shadi Sadr, le caractère Mrdstyz, pourquoi j'ai écrit, le sens des mots comme honneur, justifiée par mon père pour la rue, ma mère Hamed sonores pour justifier mon Afin de toujours donner à mon père et ... Toutes et tous exprimer notre égoïsme et l'injustice, c'est indéniable.Toutefois, non pas par générosité et courtois Jnsytman emprunté, mais à cause de trop grande erreur que, bien que dans le troisième millénaire, nous chaque type, pratique, linguistique, intellectuel, et parfois, il reste Grftarym; plus ou moins, de Articles par Shadi Sadr Shadi Sadr et, sur tel ou ne se confond pas ne vous plaignez pas.Sinon, pas de doute que j'ai rencontré et vous tous, mais ceux de l'eau boueuse, leur intérêt et au profit Mytlbnd eux, pour les humains, elle a honte et de perte.

Enfin, en prenant toutes les demandes des amis, d'exprimer leur opinion à ce sujet, la voie à une marque en douceur des conclusions logiques.

Merci




۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

خلق خدا به چه روزی افتاده اند از ...

فکر و ذکرتان شد کسب آبرو، چه آبرویی !؟
مملکت را تعطیل کنید، دارالایتام دایر کنید درست تراست،
مردم نان شب ندارند؛
دوانیست,
مرض بیداد میکند،
نفوس حق النفس میدهند؛
باران رحمت از دولتی سر قبله عالم است
و
سیل و زلزله؛ از معصیت مردم،
میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی،
سر بریدن از ختنه سهل تر؛
چشم ها خمار از تراخم است،
چهره ها تکیده از تریاک،
خلق خدا به چه روزی افتاده اند از تدبیر ما؛
دلال؛ فاحشه؛ لوطی ؛ قاپ باز
کف زن؛ رمال ؛ معرکه گیر
گدایی که خودش شغلی است...




به آدرس زیر ایمیل بزنید و انتقادات و پیشنهادات خود را مطرح کنید :

Email Icon by Parstools.com